جــ ــالــ ــب
دهانم پر از حرف است اما با دهان پُر هم نباید سخن گفت .

گوشه ای از نامه عاشقانه غضنفر به زنش : بدون توی دنیا یه قلب هست که فقط برای تو میتپه اونم قلب خودت.

——————————-

وقتی زنت خونه نیست چه کار می‌کنی؟ استراحت. وقتی هست چی؟ استقامت.

——————————-

غضنفر عینکش را دور دستش می چرخونه بعد میزنه چشش، سرش گیج میره میخوره زمین!

——————————-

یه چوب کبریته سرش رو می خوارونه آتیش می گیره.

——————————-

قاضی: شکایت شما از این اقا اینه که به شما گفته: احمق ، بیشعور ، نفهم
شاکی: بله.عین حقیقته.
قاضی:پس اگه عین حقیقته چرا شکایت کردی؟

——————————-

به غضنفر میگن چرا میری سربازی؟ میگه والا فقط به خاطر مرخصی هاش.

——————————-

غضنفر داشت آب جوش میریخته توی باغچه! بهش میگن: چرا آب جوش میریزی تو باغچه؟؟ میگه: آخه چای کاشتم.

——————————-

غضنفر داشت دنبال جای پارک می گشته اما پیدا نمی کرد! در همون حال گشتن به خدا میگه: خدایا اگه یه جای پارک برام پیدا کنیا من نماز می خونم، روزه می گیرم که یه دفعه یه جای پارک می بینه و به خدا می گه! خدا جون نمی خوادخودم پیدا کردم.

 


ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 30 بهمن 1390برچسب:, :: 22:1 :: به قلم : مهدی احمدیان

صفحه قبل 1 صفحه بعد

تصویر وبلاگ
کپی کنید و در وبلاکهاتون قرار بدین و منبع را ذکر کنید.
موضوعات جالب
آخرین مطالب
نويسنده
لینکدونی

javahermarket